-
[ بدون عنوان ]
جمعه 29 مهرماه سال 1384 17:58
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 1 مهرماه سال 1384 14:27
به نام عشق ازش پرسیدم منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ گفت:خب معلوم تورو ازم پرسید تو من وبیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ گفتم:خب معلومه زندگیمو قهر کرد و برای همیشه رفت اما نمی دونست خودش تمام زندگیمه
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1384 23:44
سلام به تمام دوستان چنان تنهای در من رخنه کرده که با تمام ِ دوستانی که دارم باز احساس تنهای می کنم امشب دیگه آخرین شبه برای موندن امشب دیگه آخرین شبه برای خوندن اما وعده ی دیدار ما کنج دلاتون قربون نگاه مهربون و با صفاتون از یاد نبرین که رنگ مشکی رنگ عشقه لبخند پر از صداقت و دنیای عشقه این دفعه میگم هر کی نموندش به...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1384 23:30
میلاد با سعادت منجی عالم بشریت را به دوستان تبریک میگم عشق یعنی انتظار و انتظار عشق یعنی هر چه بینی عکس یار عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر عشق یعنی دیده بر در دوختن عشق یعنی از فراقش سوختن عشق یعنی سر به در آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن عشق یعنی لحظه های ناب ناب عشق یعنی لحظه های التهاب عشق یعنی...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1384 17:58
لیلا حمیرا هنگامه اینهم چند آهنگ خوب امید وارم خوشتون بیاد
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 فروردینماه سال 1384 18:36
کارت پستال۱ کارت پستال۲ کارت پستال۳ ما لحظات را سپری کردیم تا به خوشبختی برسیم اما غافل از آنکه خوشبختی همان لحظه ای بود که گذشت
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1384 23:25
(وبعدازرفتنت) شبی ازپشت یک تنهایی نمناک وبارانی.ترابالهجه گل های نیلوفرصداکردم تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم پس از یک جستجوی نقره ایدر کوچه های آبی احساس تو را از بین گلهایی که در تنهایی ام روئید. با حسرت جدا کردم وتودر پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی دلم حیران وسرگردان چشمانی است رویایی ومن...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1384 23:22
(جوانی) جوانی داستانی بود پریشان داستان بی سرانجامی غم اگین غصه تلخی که با یادش هراسانم بغفلت رفته از دستم و زین غفلت پشیمانم جوانی چون کبوتر بود ومن بودم یکی طفل کبوتر باز که او را هر زمان با شوق آب ودانه میدادم پرو بال لطیفش را به لبها شا نه می کردم و او را روی چشم وسینه خود خانه می دادم ولی افسوس! هزار افسوس! یکی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1384 23:16
(ستاره) ای ستاره باورت نمی شود در میان باغ بی ترانه زمین ساقه های سبزاشتی شکسته لاله های سرخ دوستی فسرده غنچه های نو رس امید لب به خنده وا نکرده مرده است پرچم بلند سرو راستی سر به خاک غم فسرده است ای ستاره ای ستاره غریب ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم پس چرابه دادما نمی رسی ما صدای گریه مان به اسمان رسید از خدا چرا صدا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1384 21:07
(قصه) پشت یک دیوارغمگین و بلند عاشقی سرگشته در چنگال بند پشت این فریادبرق آسای دور جاده ای بی انتها وبی عبور دفتری ازجنس دیوارو خشت قصه ای از قصه های سرنوشت عشق وعاشق هردوبربالای دار نغمه های تلخ وناله چون هزار چشمه ای جوشان درآب نیلگون چشمه بی ریشه شددرجوی خون چون زمستانی که در شرق بهار می زند برهردلی صد دانه خار هر...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1384 20:58
روزگاریست با قلبی خنجر خورده و چشمانی پر ز اشک برای یافتنت پابه جادهای غربت وغمناک زمانه نهاده ام وبه تنهایی جاده رامی سپارم ولحظه بی شماررا بااهنگی غمگین پشت سر می گذارم تا شاید دوباره تورا بیابم! شاید ای پرنده مهاجر صفحه ۱ صفحه۲ صفحه۳
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1384 20:46
*** دنبال کسی نگرد که بتونی باهاش زندگی کنی دنبال کسی بگرد که نتونی بدون اون زندگی کنی ***
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1384 14:47