(ستاره)
ای ستاره باورت نمی شود در میان باغ بی ترانه زمین
ساقه های سبزاشتی شکسته لاله های سرخ دوستی فسرده
غنچه های نو رس امید لب به خنده وا نکرده مرده است
پرچم بلند سرو راستی سر به خاک غم فسرده است
ای ستاره ای ستاره غریب ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم
پس چرابه دادما نمی رسی ما صدای گریه مان به اسمان رسید
از خدا چرا صدا نمی رسد